کد خبر: ۷۸۰۵
۰۵ دی ۱۴۰۲ - ۱۵:۰۰

حفظ قرآن در دو سال

هدی افسای می‌گوید: ماه محرم بود. به امام‌حسین (ع) متوسل شدم که خوشبخانه کد باز شد و اسمم را نوشتم و در خدمت استاد فرهمند در مدت دو سال، حفظ کل قرآن را به پایان رساندم.

آشنایی با زندگی معنوی یکی از بانوان پاک‌نهادی که در عمل به سیره حضرت زهرا (س) و پیامبر گرامی اسلام، زندگی خویش را وقف خدمت به قرآنِ بی‌بدیل پروردگار کرده است، خالی از لطف نیست. بانو «هدی افسای» که می‌توان آرامش و بزرگی برگرفته از انوار الهی قرآن را در رفتار و برخوردش با دیگران به‌خوبی دریافت، مدرس و حافظ کل قرآن کریم است.

برای دیدار با او به دارالقرآن امام‌حسین (ع)، یادگاری از بانوی نیک‌اندیش، «ملوک گرجستانی» می‌رویم که امروز فرزندانش به تبعیت از مادر، نماینده او در حفظ و نگهداری این بنای ارزشمند هستند و در فضایی دوستانه و روحانی به گفتگو می‌پردازیم.

 

برای حفظ قرآن به امام حسین(ع) توسل کردم

نخست از او می‌خواهم خود را معرفی کند. می‌گوید: هدی افسای، متولد ۱۰ فروردین ۱۳۶۵ و حافظ کل قرآن هستم. تحصیلاتم را تا مقطع پیش‌دانشگاهی ادامه داده‌ام و با توجه به مزایایی که برای حافظان قرآن درنظر گرفته شده است، به‌زودی برای گرفتن مدرک کارشناسی و کارشناسی‌ارشد در رشته علوم قرآن‌وحدیث اقدام می‌کنم.‌

می‌پرسم چگونه و از کِی تصمیم به حفظ قرآن گرفتید، پاسخ می‌دهد: ماه رمضان سال ۸۸ بود که خواهر بزرگ‌ترم «مَهان»، با دیدن یک آگهی در روزنامه مربوط به مرکز عالی تربیت‌مدرس، چون می‌دانست من به قرآن علاقه‌مند هستم، پیشنهاد ثبت‌نام داد.

با نام‌نویسی در این دوره، فراگیری دروس مقدماتی را شروع کردم؛ روان‌خوانی، روخوانی و تجوید را از صفر و از بیست‌ودوسالگی آغاز کردم. هم‌زمان به‌سختی در طرح سه‌ساله حفظ ثبت‌نام کردم؛ چون کمی دیر متوجه شدم و ظرفیت‌ها تکمیل شده بود، به من گفتند باید تا سه سال بعد صبر کنم. با دلی شکسته به خانه برگشتم.

ماه محرم بود. به امام‌حسین (ع) متوسل شدم که خوشبخانه کد باز شد و اسمم را نوشتم و در خدمت استاد فرهمند در مدت دو سال، حفظ کل قرآن را به پایان رساندم. در حین حفظ، وقتی که ۱۸ جزء را حفظ کرده بودم، تدریسم را نیز شروع کردم.

وی می‌افزاید: تدریس را با شهرداری منطقه ۳ آغاز کردم. سپس آن را در جامعه‌القرآن و یک سال در مدرسه مشکات ادامه دادم و از سه سال پیش هم با دارالقرآن امام‌حسین (ع) همکاری می‌کنم. آنچه فراگرفته بودم، از حفظ و تجوید قرآن، در اختیار قرآن‌آموزان قرار داده‌ام؛ البته خیلی تمایل نداشتم در عرصه مسابقات شرکت کنم؛ حالا یا آمادگی نداشتن خودم بود یا شرایط برای حضور در مسابقات فراهم نمی‌شد که ان‌شاءا... از این پس بتوانم با آمادگی کامل به این عرصه هم وارد شوم و رتبه خوبی کسب کنم.

 

عشق به قرآن با صوت حزین پدر‌

می‌گویم چگونه به قرآن علاقه‌مند شده‌اید که در جواب می‌گوید: پدرم صوت خوبی دارد و خیلی محزون، قرآن می‌خواند که من بسیار دوست داشتم. ما هنگام نماز صبح با صوت حزین و دلنشین پدرم بیدار می‌شدیم. از آنجا بود که خانوادگی به قرآن علاقه‌مند شدیم.

درواقع این مسئله گویای آن است که همان‌طورکه حضرت‌زهرا (س) خودشان برای فرزندانشان نمونه عملی بودند، خانواده‌ها هم اگر می‌خواهند بچه‌هایشان در راه مستقیم گام بردارند، باید خودشان نمونه و الگوی عملی باشند. وی ادامه می‌دهد: به‌هرحال با حمایت‌های مادرم، تشویق پدرم و دعای خیر آن‌ها به این جایگاه دست یافتم.

از کودکی، مادرم وقتی می‌دیدند ما این‌قدر به قرآن علاقه داریم، ما را به دوره‌ها و کلاس‌های خانگی می‌بردند که به اتفاق خواهر و برادرم، جزء ۳۰ را حفظ کردیم، اما چون آموزش اصولی حفظ و تجوید و... قرآن در مدارس خیلی جدی گرفته نمی‌شد، برای من هم در حد آموزش‌های متداول بود.

ما هنگام نماز صبح با صوت حزین و دلنشین پدر بیدار می‌شدیم 

او توضیح می‌دهد: من در دوران تحصیل، رتبه اول بسکتبال را در ناحیه کسب کردم و بعد از گذراندن دوره پیش‌دانشگاهی نیز در برنامه‌های مختلفی حضور پیدا کردم، درحقیقت زیاد به دانشگاه علاقه‌مند نبودم و بیشتر دوست داشتم در کار‌های هنری، مهارتی به‌دست آورم؛ خیاطی، آرایشگری و پیانو تا اینکه برای گروه کُر انتخاب شدم. هم‌زمان خواهرم پیشنهاد قرآن را به من داد.

انگار دو راه پیش‌رو داشتم که یا به هنر موسیقی یا به سمت قرآن روبیاورم که من قرآن را برگزیدم و به‌دلیل تمایل زیادی که به قرآن داشتم، پیانو و تمام وسایل موسیقی‌ام را فروختم، تمام کتاب‌های مربوط به موسیقی را بخشیدم و وارد عرصه حفظ قرآن شدم.

بانو افسای یادآوری می‌کند: البته سولفژ‌هایی که گذرانده بودم، در صوت و لحن قرآن خیلی برایم مفید بود. الان آن‌قدر توانا هستم که صوت و لحن را در حد دوسه تا نغمه بتوانم اجرا کنم. آن‌هم مقدماتش در موسیقی برای من فراهم شده بود و می‌توانستم ضرب‌ها را در نغمات تشخیص دهم که از آن لحاظ به من کمک شد.   

 

روزی ۸ ساعت تمرین مداوم

وارد عرصه قرآن که شدم، با جدیت کار می‌کردم. «خلیل حوصری» که یک استاد مصری است و بقیه استادان، ایشان را به‌منظور یادگیری تجوید، پیشنهاد می‌کنند، روخوانی، روان‌خوانی و تجوید را بسیار زیبا، اما آرام خوانده است؛ یعنی۴-۵ دقیقه زمان می‌برد تا هر صفحه را بخواند.

من فقط برای یاد گرفتن تجوید، روزی ۶ ساعت به نوار خلیل حوصری گوش می‌دادم و آن‌قدر تمرین کردم که در تجوید پخته شدم و آن اندازه توانایی یافتم که اگر استاد نمی‌آمد، اداره کلاس را که شامل آقایان و خانم‌ها بود، در بیست‌ودو، بیست‌وسه‌سالگی به من می‌سپردند. این تشویق‌های استادم در اینکه بتوانم به تدریس روبیاورم، بسیار موثر بود، اما در عرصه حفظ، دو سال که تمام شد، تسلط کافی بر روی محفوظاتم نداشتم؛ چون به‌طورکلی برنامه حفظ، پروسه‌ای بلندمدت است و کسی که وارد این عرصه می‌شود، حداقل زمانی که باید صرف کند تا نتیجه‌اش را ببیند، ۷-۸ سال است.

شروع این کار هم از بیست‌سالگی خیلی دیر است. آموختن و حفظ قرآن مانند بذری است که باید کاشته و مدت‌ها به آن رسیدگی شود تا به درختی تناور تبدیل شود و برِ خوبی بدهد. من به همه کسانی که به اینجا می‌آیند، یادآوری می‌کنم که حفظ قرآن باید از کودکی شروع شود تا در وجود فرد نهادینه گردد و هنگامی که به بزرگ‌سالی می‌رسد، مثل من دچار این همه مرارت نشود؛ من خیلی زحمت کشیدم.

وی ادامه می‌دهد: به‌هرحال روزی ۶-۷ ساعت حفظ و مرور قرآن کار می‌کردم. پس از آن، دو سال در خدمت آقای محمدزاده بودم که حافظ کل قرآن هستند و یک سال هم در خدمت آقای حسنی بودم که هر دو بزرگوار، رتبه‌های بین‌المللی بسیاری در این عرصه دارند.

الان هم برای اینکه محفوظاتم از دست نرود، هنوز در خدمت آقای محمدزاده هستم؛ به این ترتیب که در حضور استاد و در جمع حاضران کلاس، محفوظاتمان را ارائه می‌دهیم و ایشان بر محفوظات ما مدیریت می‌کنند و برای مسابقات و ادامه تحصیل، راهنمای ما هستند.

من هنوز هم روزی ۵ تا ۶ ساعت قرآن را مرور می‌کنم که روزانه به ۷-۸ جزء می‌رسد؛ حفظ قرآن به‌گونه‌ای است که تا آخر عمر، انسان را درگیر می‌کند و این خیلی خوب است. این حافظ کل قرآن تاکید می‌کند: انس با قرآن خیلی زیباست. قرآن را باید تا آخر عمر مرتب تلاوت کنیم، درغیراین‌صورت فراموش می‌شود و این واقعا سعادتی است که خداوند به حافظان قرآن نائل کرده که تا آخر عمرشان با قرآن مانوس باشند.  

 

هدی افسای قرآن را دوساله از بر کرده است

 

قرآن به زمان، برکت می‌دهد

وقتی می‌گویم چطور می‌توانید هر روز این مقدار از زمان را در این راه مقدس صرف کنید، در پاسخ می‌گوید: بسیاری از مردم این سوال را از من می‌پرسند؛ قرآن خیلی زیباست، درست است گاهی مشغله فراوانی دارم و با مشکلات زیادی هم قرآن را حفظ کردم.

ما چهار خواهر و یک برادر هستیم و خانه بزرگی هم نداشتیم، هرکس هم علایق و سلایق مختلفی داشت. در این شرایط، پاتوق من آشپزخانه بود. در آنجا دیگر سروصدایی به گوشم نمی‌رسید. وقتی عاشقانه کار کنیم، بقیه امور برایمان بی‌اهمیت می‌شود، بنابراین معمولا روزی ۷-۸ ساعت قرآن کار می‌کردم.

خسته هم نمی‌شدم. من شاخه‌های مختلف هنر را تجربه کردم، ولی آنچه باید قلب مرا آرام می‌کرد، در آن‌ها نبود. این موضوع باعث می‌شد دائم از این شاخه به آن شاخه بپرم تا اینکه وارد دنیای بی‌انت‌های قرآن شدم و تنها راهی را که تا پایان پیش رفتم، همین حفظ قرآن بود؛ چراکه آن‌قدر جذبه و برکت و زیبایی برای من داشت که تا آخر عمرم دیگران را هم تشویق می‌کنم که در حد توان خود، وارد عرصه حفظ و دیگر مباحث قرآنی بشوند.

قرآن در زندگی من واقعا بابرکت بوده؛ ابتدا برکتی بوده که به زمانم داده است و لذتی که از انس با قرآن می‌برم؛ در تمام مدت عمر، بهترین لحظاتم، زمان‌هایی بوده که از ابتدا آن‌ها را با قرآن شروع کرده‌ام.  

درست است که حفظ قرآن سخت است، ولی وقتی که بر این کار مسلط شوید، حلاوت بسیار زیادی دارد و هرچه محفوظات را با تسلط‌تر بخوانید، حلاوت و زیبایی بیشتری دارد، به‌طوری‌که چیزی با آن قیاس‌شدنی نیست. قرآن طوری است که حتی اگر معنای آن را زیاد نفهمید، اما آن را بسیار تلاوت کنید، اثر خودش را بر پاکی روح انسان می‌گذارد و تزکیه نفس ایجاد می‌کند.
از دیگر برکات قرآن، این بود که نگاهم به مسائل پیرامونم خیلی تغییر کرد و درباره رفتار اطرافیانم و مشکلات یا هر چیز دیگری، تغییرذهنیت دادم و پخته‌تر شدم. قرآن، انسان را ورزیده و پخته می‌کند. سعی می‌کردم همان‌طور که تلاوت

می‌کنم، حتی اندکش را در زندگی‌ام اجرا کنم؛ مثلا «قولوالناس‌حسنی» با مردم برخورد خوبی داشته باشید یا «بالوالدین‌احسانا» که پیوسته به احترام به والدین، سفارش کرده است؛ همین رضایت والدین، برکات زیادی را در زندگی‌ام به همراه داشته که به برکت قرآن بوده است.

هرچقدر از قرآن و برکاتش بگویم، واقعا کم است. از وقتی که با قرآن آشنا شده و آیاتش را در سینه‌ام حفظ کرده‌ام، می‌بینم که نزد مردم چقدر احترام و عزت دارم و هرچه هست، به برکت قرآن است. هرچقدر هم در این راه هزینه کرده‌ام، شاید چندین برابرش به من برگشته است.   

 

حضرت زهرا (س) را بهتر به جامعه بشناسانیم‌

می‌پرسم در پیمودن این راه، چقدر به حضرت زهرا (س) و سبک زندگی آن بانوی بزرگوار تأسی جسته‌اید، جواب می‌دهد: با شروع حفظ قرآن، تلاش زیادی می‌کردم که اخلاقم هم به زندگی و منش حضرت زهرا (س) نزدیک باشد؛ البته خیلی سخت است و نمی‌شود، ولی من تلاش خودم را می‌کردم.

حضرت زهرا (س) از خردسالی همراه با پدرشان، همان‌طور که آیات وحی می‌شد، هم حفظ می‌کردند، هم دانش آن را فرامی‌گرفتند و به دیگران انتقال می‌دادند، حتی خدمتکار آن حضرت به‌نام «فضه» هرآنچه اتفاق می‌افتاد، با آیات قرآن جواب می‌داد و این خیلی زیباست که انسان بتواند مسائلی را که در زندگی رخ می‌دهد، با آیه قرآن پاسخ دهد و این مرحله بسیار رفیعی است که اگر انسان به آن دست پیدا کند، بسیار لذت‌بخش است؛ من اگر به این مرحله برسم، دیگر هیچ‌چیز از خدا نمی‌خواهم.

وی می‌افزاید: حضرت فاطمه (س) به‌جز نمونه بودن در همسرداری و پرورش فرزند، در مسائل سیاسی و اجتماعی نیز مشارکت داشتند و این‌طور نبود که ایشان از حضور در انظار عمومی اجتناب کنند. اتفاقا برعکس از انجام وظیفه هم شانه خالی نمی‌کردند، بنابراین با برداشتی از سبک زندگی آن حضرت، خانم‌های جامعه ما هم خیلی راحت و با رعایت شئون و دستور‌های قرآنی می‌توانند در جامعه، فعالیت خودشان را ادامه دهند.  

افسای اظهار می‌دارد: چقدر خوب است که ما از حضرت زهرا (س) در همه ابعاد الگو بگیریم و چقدر بهتر می‌شود که بتوانیم حضرت زهرا (س) را بهتر در جامعه بشناسانیم تا این‌قدر از زندگی زیبای اهل‌بیت (ع) دور نشویم.   

 

حفظ قرآن با توسل به اهل‌بیت(ع)‌

می‌پرسم به نظرتان جوانان علاقه‌مند به قرآن چگونه باید به این عرصه ورود پیدا کنند، توضیح می‌دهد: توصیه‌ام به کسانی که وارد عرصه حفظ قرآن شده‌اند، این است که با آرامش کار را شروع کنند. ابتدا تمام مقدماتی را که برای حفظ لازم است، پشت سر بگذارند؛ روخوانی، روان‌خوانی و تجوید قرآن را فرابگیرند و بعد وارد مرحله حفظ قرآن شوند.

با تحقیق، استاد شایسته‌ای پیدا کنند که بتواند راهنمایی‌شان کند. از عجله دوری کنند. تکرار و ممارست زیاد، گوش دادن ترجمه و استفاده از کرسی تلاوت، از مهم‌ترین شاخص‌های پیمودن این راه است. به‌نظر من هرکس در این راه به جایی رسیده است، از کلاس نبوده بلکه از کرسی تلاوت و در جمع خواندن توانسته رشد کند.

وی در پایان یادآوری می‌کند: یکی از نکاتی که باید برای حفظ قرآن به آن اشاره کنم، توسل به اهل‌بیت (ع) است؛ قرآن و اهل‌بیت (ع) دو اصل جدانشدنی از هم هستند و اگر این توسل نباشد، حفظ قرآن، حفظی همراه با معنویت نیست و به‌یقین، کسانی که در راه قرآن به مراتب عالی دست یافته‌اند، راز موفقیتشان همین توسل بوده است.

* این گزارش چهارشنبه، ۱۹ اسفند ۹۴ در شماره ۱۸۸ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است.

ارسال نظر